کبوتر جلد حرم

عاشقانه های یک زائر

کبوتر جلد حرم

عاشقانه های یک زائر

اربعین

چهل برای من یعنی تکامل 

و حالا بالغ شده غصه هایت 

زینب نگو در کربلا چه گذشت

بگو ما چه کنیم! 


دو خط آخرش رو از یکی از دوستان شنیدم. 

بودن پروردگار

بعضی وقتها هر چقدر هم که تنها باشی 

بازم یه حضور گرم رو پیش خودت احساس می کنی

وقتی که خدا رو داری!!

میلادیه...

امشب که هرچه بگویم برای توست

یک جان که بیشتر ندارم آنهم فدای توست

....

قربون شکل ماهت برم خودم! می دونی که من هروقت کارم لنگ می زنه میام سراغت ولی می دونم اونقدر کریم و مهربون هستی که با این وجود ناامیدم نکنی...

تو رو جون جوادت(ع) دل همه جوونای دنیا رو شاد کن!

مرسی آقای غریبم!

تولد نور

لابلای همه این شلوغی ها

چراغانی ها...

شیرینی ها...

حواستان به من هم باشد حضرت آقا!

راستی ... تولدتان مبارک!

مناجات

الهـی!!!!

دورت بگردم!

دریابـــــــــــــــ مرا 

که سخت محتاج نوازشم!