کبوتر جلد حرم

عاشقانه های یک زائر

کبوتر جلد حرم

عاشقانه های یک زائر

حال و هوای یک زیارت شب جمعه ای...

اقرار می کنم که تو خوبی و من بدم...

لایق نبوده ام که کند دعوتم کسی!

مولا کریم بود که بی دعوت آمدم...

مولا کریم بود که بی دعوت آمدم!

مردودتر زمن نبود بنده ای ولی ...

باور نمی کنم که تو مولا کنی ردم!

. . .


چقدر حال می ده وقتی گوشه ضریح توی دستته...

یاد همه اونایی که می شناسی میفتی...

وقتی دعای بعد از زیارت می خونی...

وقتی ...


(شعرش مال یک کلیپ با یک صدای دلنشین از شبکه جهانی ثامن بود)


نظرات 1 + ارسال نظر
روتین های یک طلبه چهارشنبه 6 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 04:50 ب.ظ http://rutin.blogsky.com

سلام.کنارکنج بهشت مارو هم ازیاد نبر...

حتما..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد